حبیب سماعی

حبیب سماعی، (زادهٔ ۱۲۸۰ خورشیدی - درگذشتهٔ ۱۳۲۵ خورشیدی)، استاد برجستهٔ سنتور بوده‌است.



حبیب سماعی، (زادهٔ ۱۲۸۰ خورشیدی - درگذشتهٔ ۱۳۲۵ خورشیدی)، استاد برجستهٔ سنتور بوده‌است.
وی در خردسالی به خواستِ پدر نواختن تنبک را فراگرفت و ساز پدر را همراهی می‌کرد؛ ولی از ۱۲ سالگی به نواختن سنتور پرداخت.
پس از درگذشت وی، ساز سنتور، یک دوران رکود را تجربه کرد. در نهایت با برداشت استاد صبا (که با شیوه سنتورنوازی حبیب آشنا بود) از شیوه وی و آموزش آن به افرادی چون فرامرز پایور، این ساز دوباره جای خود را در موسیقی ایرانی باز کرد.

سماع حضور، استاد و پدر حبیب سماعی (۱۳۲۵–۱۲۸۴)، خود مردی هنرمند و صاحب فضایل اخلاقی و به لحاظ هنری از بزرگان موسیقی دوران قاجار بود. او در زمره استادانی بود که به دلیل مقام بالای هنری خود در دربار ناصرالدین شاه رفت‌وآمد داشت. حبیب الله سماعی فرزند بزرگ چنین مردی بود و از چهار سالگی تحت تعلیم پدر قرار گرفت.

حبیب سماعی در آغاز با ساز پدر ضرب می‌گرفت و به این شیوه با یکی از مهمترین ارکان موسیقی یعنی «وزن» آشنا شد. در شش سالگی پدر کم‌کم حبیب را با ساز سنتور آشنا تر می‌سازد و او را تحت تعلیم قرار می‌دهد. می‌گویند در ده سالگی ساز حبیب کاملاً شنیدنی بوده و استادان زمان او را تحسین می‌کرده‌اند. او در دوازده سالگی با استادان معروف موسیقی زمان خود مثل آقا حسین قلی و نایب اسدالله در یک مجلس ساز می‌نواخت و اهل هنر موسیقی می‌دانند که این نیازمند مقام بسیار بالایی در هنر آن زمان بوده‌است.
حبیب سماعی البته در زمانی قرار دارد که موسیقی تلفیقی و مسئله مکتوب کردن موسیقی در ایران در حال شکل گیری است. او به مدرسه موسیقی سالار معزز نیز سری می‌زند و در آنجا با نت نویسی نیز آشنا می‌شود اما هرگز از آموخته‌هایش برای ثبت موسیقی و معلومات خود استفاده‌ای نمی‌کند.

شرایط زمان حبیب سماعی بسیار ویژه است. او تنها شاگرد یکی از آخرین استادان ساز سنتور بوده‌است و در واقع در زمان حیات وی هیچ نوازنده سنتور دیگری دیده نمی‌شود. ساز سنتور در معرض انقراض است. هیچ‌کس سنتوری نمی‌سازد و نمی‌نوازد و حبیب با معلومات و سازی که به ارث برده‌است یکه و تنها قلندرانه شیوه‌ای از سنتورنوازی را روایت می‌کند که حاصل تداوم یک سنت بسیار قدیمی در نوازندگی این ساز است.

تفاوت ساز حبیب با استادان وی یک تفاوت کاملاً طبیعی و از جنس همان دگرگونی‌هایی است که در زبان فارسی رخ می‌دهد. می‌توان گفت ساز حبیب سماعی در اصول نوازندگی کاملاً در مسیر استادان پیشین است و در فروع نوازندگی نشان دهنده شخصیت، روحیه، شرایط زمان و مکان و عوامل دیگری است که این استاد در آن می‌ زيسته است.

سبک نوازندگی او کاملاً اصیل و بدون آلودگی و آغشته شدن به سبک‌های دیگر باقی‌ماند. او البته نه تنها سبک خود را حفظ کرد بلکه کوچک‌ترین نشانی را از توجه درونی خود به موج جدید موسیقی ایران بروز نداد و علاوه بر اینها گاه به مسوولان موسیقی رادیو و … هم اعتراض‌های تندی می‌کرد که «شما دارید موسیقی ما را از بین می‌برید…» حبیب سماعی علاقه‌ای به ثبت آثارش چه به صورت مکتوب و چه به صورت مصوت نداشت و همواره از این کار دوری می‌جست.

از میان شاگردان حبیب سماعی، نورعلی برومند، مرتضی عبدالرسولی، قباد ظفر، مهدی ناظمی و ابوالحسن صبا مشهورترین‌ها هستند.
آثار حبیب سماعی به لحاظ هنری دارای چند ویژگی مهم هستند. اولین ویژگی مربوط به نوع صدادهی مضراب‌ها است. مضراب‌های او چوبی و با سری بزرگ و بدون پوشش بودند. او تلاش نمی‌کرد که با افزودن پوشش روی مضراب‌ها صدای سنتور را از حالت درخشندگی خارج کرده و مثلاً شبیه به پیانو کند زیرا نوع صدا در فرهنگی که حبیب در آن پرورش یافته‌است باید کاملاً شفاف و بلورین باشد. پس از حبیب سماعی استادان سنتور پوشش‌هایی از جنس نمد، پارچه، چرم و… به مضراب‌ها افزودند. این اقدام بیش از هر چیز نشانه تفاوت تفکر مردی مثل حبیب با استادان دیگر است. در تفکر حبیب اصالت جنس صدا بسیار مهم است و در تفکر بعد از حبیب تغییر این اصالت البته اهمیت یافته‌است. هر کدام این شیوه‌ها مبانی فلسفی و فکری خاص خود را دارند.

دیگر ویژگی موسیقی حبیب در نوع وزن انتخابی براساس ادوار ایقاعی قدیم است که در مقایسه با موسیقی دوران تجدد در ایران که وزن در آن با تئوری‌های غربی توجیه می‌شود، هرچند در ظاهر یکی است، ولی در نهایت بسیار تفاوت دارد. وزن تصنیف‌ها و ضربی‌های حبیب را نمی‌توان با پایه‌های ریتمی موسیقی غربی توجیه کرد زیرا دست کم زمان‌بندی نواخت ضربات قوی و ضعیف در این روش به غلط ثبت می‌شود. شاید بتوان گفت مکتوب کردن آثار حبیب به مدد تئوری موسیقی غربی «حداقل‌ها» را در آثار او به ثبت می‌رساند نه برخلاف باور عده‌ای «حداکثرها» را. ویژگی سوم آثار حبیب در چگونگی گردش نغمات -ملودی- است. آثار او درست مطابق دیگر آثار موسیقی قدیم ایران در محدوده دانگ قرار دارند؛ برخلاف آثار دوره تجدد که در محدوده گام شکل می‌گیرند. موسیقی حبیب دانگ به دانگ جلو می‌رود و از انگاره‌ها و واژه‌های اصیل موسیقی ایران بهره می‌برد و از هر گونه پرش و پراکندگی، حرکات آکروباتیک و نمایشی به دور است.

عنصر دیگر ساز سماعی تزئین است. او در اجرا از ضربات بسیار ظریف دست چپ کمک می‌گیرد که حتی در صفحه‌های ضبط شده به خوبی شنیده نمی‌شوند. ثبت این ظرافت‌ها در مکتوبات بسیار دشوار و گاه ناممکن است. شیوه حبیب سماعی به دلیل وجود این تزئینات کوچک و بسیار مهم به هیچ وجه یک شیوه صاف و ساده و عادی نیست. هر ضربه او دارای نوعی تزئین درونی یا بیرونی است که منهای آن اصلاً قابل تصور نیست. در واقع هنر او یا هنر موسیقی ایرانی- از همین ظرافت‌ها و نحوه پرداخت آنها آغاز می‌شود و شکل می‌گیرد. می‌گویند وقتی حبیب چند مضراب ساده با یک دست روی ساز می‌زد، تا کوک بودن آن را امتحان کند همان چند مضراب ساده بسیار زیبا، دلنشین، عمیق و درونی بوده‌اند. این را نورعلی برومند می‌گوید که خود استاد مسلم موسیقی ایرانی است.


::برای دریافت هر گونه اطلاعات از دنیای وسیع موسیقی، شناخت سازهای ایرانی و جهانی (سازشناسی) و همچنین آشنایی با بهترین آموزشگاه موسیقی غرب تهران به سایت مرجع موسیقی ملل مراجعه فرمایید.

::آموزش سنتور


, , , ,

نوشتن يک نظر

نام :*
رایانامه:
متن نظر:*
تصویر امنیتی:*